ایران

تاریخی

ایران

تاریخی

آیین بدرود با گذشتگان در میان زرتشتیان


دین یا استورههای هیچ ملتی را نمیتوان جدا از بافت تاریخی آن دریافت . بنابراین لازم است
برای شناخت استورهها و باورهای کهن ایرانیان نخست تاریخ ایران را بکاویم.
در گذشتهی بسیار دور اقوامی که اکنون در اروپا و ایران و هند زندگی میکنند همگی به یک
گروه بزرگ تعلق داشتند که نام کنونی آنها هند و اروپایی نهاده شده است. آریاییان به عنوان
بخشی از این مجموعه اقوام، راهی جنوب شرقی شده و در گروههای کوچک در فلاتهای
ایران و هند ساکن شدند و این زمان را به هزارهی دوم و اول پیش از میلاد نسبت میدهند.
( (هنیلز، شناخت اساطیر ایران، ص 13
دین قوم هندوایرانی در مجموعهای از سرودهای باستانی هندی بهنام ریگودا و سرودهای
باستانی ایرانی به نام یشتها حفظ شده است.
این دین بازتابی است از شیوهی زندگی آنان که از زیبایی طبیعت لذت میبردند و در عین حال
از خشم و دشمنی آشکار طبیعت در هراس بودند .خدایانشان یا بهصورتهای شخصیتیافتهای
از آرمانهایی مانند “راستی”اند یا پدیدههایی طبیعی چون طوفان یا قهرمانان ماجراجو مانند
ابیذره و کرساسپه ( گرشاسب)که دیوان تهدیدکنندهی بشر را نابود میکنند.
با وجود تغییراتی که در باورهای اصیل این اقوام بهتدریج رخ داده، هنوز میزان نفوذ این
استورهها بر آیینها و آداب و باورهایشان بهخوبی مشهود است از جمله این آیینها، استورهی
آیین و نمادپردازی و مراسم مربوط به درگذشتگان و روان نیکان و بدان است.
پس از درخشش دین یکتاپرستی و آیین ستایش و نیایش اهورامزدا، خداوند یگانه و هستیبخش
دانا، با وجود گسترش آموزههای زرتشتی در سرتاسر این سرزمین هنوز برخی میراث
گذشتگان با چندوچونی تغییرات حفظ شده و میتوان رد پای استورههای باستان این قوم را در
لابهلای مراسم و آیینهای روحانیشان یافت.
از جمله استورههای زرتشتی میتوان به استورهی نیروی خیر و شر، استورهی آفرینش،
نخستین پدر و مادر بشر و …و استورههای مرگ و پایان جهان اشاره داشت که امروزه
بهشکل تلفیقی از باورهای پیش زرتشتی با آموزههای دینی زرتشتی درآمده است.
زندگی پس از مرگ
پس از مرگ روان به مدت سه شب پیرامون تن میگردد . بر اساس باور به سه پایهی دینی
اندیشه و گفتار و کردار نیک ، اعتقاد است که روان در شب نخست به سخنانش در زندگی
میاندیشد و به ترتیب در شب دوم به اندیشهها و شب سوم به کردههایش فکر خواهد کرد و این
سه شب روان آرزوی یکی شدن با تن را دارد.
در این مدت دیوان آزاردهنده مدام روان را میآزارند و این سروش دادگر است که به پشتیبانی
روان میشتابد. این میسر نخواهد شد مگر با نیایشها و مراسمی که بازماندگان برای درگذشته
برپامیدارند.در سپیدهدم روز چهارم داوری روان در برابر دیدگان مهر و سروش و رشن
آغاز میگردد.گرایشی به هیچ سو نیست ، نه به سوی توانگران و نه درویشان.دربارهی هر
انسانی کاملا بر پایهی رفتار او در زمان زندگیاش داوری میشود. پس از تعیین بهشتی ،
دوزخی یا همیستگانی( برزخی)بودن روان، پلی بهنام چینوت آشکار میشود با دو رو، برای
راستکاران عریض و آسانگذر و برای بدکاران بهصورت تیغهی تیزی مانند تیغ شمشیر.
گفتهشده که هم بدکاران و هم راستکاران با مانعی روبرو میشوند و آن رودخانهای است که از
اشکهای سوگواران درست شده است.زاری و گریهی بیش از اندازه رودخانه را به طغیان
میآورد و عبور از پل را برای روان دشوارتر میکند.زرتشتیان اینگونه است که زاری و
مویهی بیش از اندازه را نادرست میشمارند زیرا آن کار به سلامتی سوگواریکننده آسیب
میرساند و به حال درگذشته نیز فایدهای ندارد. آنچه از سوی زرتشتیان مفیدتر است برگزاری
آیینهای درست برای درگذشته و خواندن سرودها و نیایشهای روحانی است زیرا این آیینها
موجب آسایش فراوانی برای روان درگذشته و آرامش فکری ماندگان است.
زرتشتیان همواره با این باور و اندیشهی اخلاقی زندگی میکنند که مجازات روان هیچگاه ابدی
نیست و تنها آرمان از هر پاداش و کیفر، بازسازی و اصلاح است. و رنج جاودانه در دوزخ
نمیتواند سازنده و بازسازیکننده باشد. بدینترتیب دوزخ روحانی زرتشتی موقتی است و در
آن روان نتیجهی کردار خود در طی زندگی را متناسب با آن دریافت میکند و با پیروزی
نهایی نیکی بر بدی ، هماروانان از بهشت و دوزخ و همیستگان برانگیخته شده و به سرمنزل
نهایی یعنی درگاه خداوندی رسیده و با او یکی میگردند .
زرتشتیان احساس میکنند که با مردگان در ارتباطاند و از آنها دعوت میکنند تا در جشنهای
زندگان، نه در غم بلکه در شادیهای جمعی، “ برای شادی روان”شرکت جویند.حتی تا چندی
قبل مراسمی بهنام شمع و لگنری در هنگام درگذشت فرد و در سیروز پس از درگذشت وی
در روستاهای زرتشتینشین یزد برگزار میشد و زندگان بدن درگذشته را پس از پاکیزگی با
ساز و دهل و کرنا بهسوی دخمه یا برج خاموشان برده و پیشاپیش وی سینی بزرگ مسی
تزیینشده با شمعهای روشن حمل میکردند و او را با نور و سرور بهسوی جایگاه ابدیاش
راهنمایی میکردند و آنرا آغاز زندگی جاودان برای روان دانسته و این زندگی جدید را برای
روان درگذشته جشن گرفته و بهجای سوگ و شیون به شادی روحانی مبدل میکردند. ( نقل از
خانم دکتر مزداپور و خانم گلبایی خوبچهر و شهناز سرخابی)
مری بویس در کتاب بنیادهای خیریه زرتشتیان صفحه 247 گفته است:
پس از مدت زمانی که از مهماننوازی زردشتیان ایران برخوردار بودم به خود جرات دادم تا
از ایشان دربارهی احساس آنان برای مردگان بپرسم که آیا آنان هیچگاه جشنی برگزار میکنند
که همراه آن مراسمی برای مردگان نباشد. پاسخ آنان که با شگفتی ملایمی همراه بود این بود:
“ البته که چنین نیست ، ما همیشه میخواهیم که مردگان در شادیهایمان شریک باشند.”
اما جشنهایی در میان مراسم زرتشتیان وجود دارد که بهصورت ویژهتری مرتبط با
درگذشتگان است از آن جمله جشن فروردینگان ( فرودگ)است که پس از آغاز نوروز سومین
جشن زرتشتیان در سال جدید است.جشن نخست، زایش پیامبر در ششم فروردین ماه، جشن
دوم که منابع تاریخی کمتر به آن پرداختهاند روز هفدهم فروردین ماه برابر با سروش روز
است که نخستین ایزدی است که مردم را به ذکر و زمزمه فراخواند. بیرونی میگوید که
ایرانیان باستان به هنگام نیایشها، ناچار از خوردن خوراکیهای تقدیسشده مراسم بودند از
اینرو نیایش را زمزمه میکردند یا بهاصطلاح زرتشتی باج یا واژ میگرفتند. با رسیدن این
جشن هوا خنک و مطبوع و آبها گواراست و زمان خوشی و خرمی فرامیرسد که با بهار
همراه است.
اما سومین جشن در این ماه در روز نوزدهم از جشنهای مهمی است که آیینهای آن مرتبط با
گرامیداشت روان درگذشتگان است.گویا در دورهای از تاریخ که سال نو با آذر ماه آغاز
میشده ایام فروردگان در پایان آبان ماه قرار داشته که اینک در پایان سال بوده و این جشن نیز
مرتبط با این ایام است.
امروزه نیز چون گذشته در جشن فروردینگان که به پاسداشت فروشی درگذشتگان برگزار
میشود زرتشتیان بر سر آرامگاه درگذشتگان رفته و در کنار موبدان به نیایشخوانی (موسوم
به آفرینگان)و داد و دهش و روشنکردن شمع و سوزاندن بوی خوش و پذیرایی با
(11- خوراکیهای ویژه میپردازند .( آذرگشسب، بیتا، ص 12
اما دوران فروردگان که برابر است با ده روز پایانی سال، از کهنترین جشنهای ایرانی است.
در باورهای ایرانیان باستان، هر آفریدهی نیک نیرویی پیشبرنده در خود نهفته دارد که پیش از
زایش وی در آسمانها و همراه ایزدان و امشاسپندان است و پس از مرگ نیز از تن جدا و با
همان ویژگی نخستین، بیهیچ تأثیری از اعمال و کردار آدمی به عالم مینوی برمیگردد. این
نیرو که فروهر یا فروشی است هرسال در آستانهی آغاز سال نو به خانهی خود بازمیگردد.
واژهی فرودین نیز برگرفته از همین واژه است و بنابراین فرودین ماه فروشیها و فروردگان
جشن منسوب به آنهاست.
این ایام را - که جشن گاهنبار ششم یا جشن آفرینش انسان هم در آن واقع است – در ایران
باستان در گسترهای وسیع جشن میگرفتند. این جشن که از جمله آیینهای پیشواز رفتن نوروز
است همچون روزگار گذشته در میان زرتشتیان ایران بهصورت پاککردن خانهها، پوشیدن
رخت نو و عطرآگینکردن خانه و خواندن نیایشها و سرودهای دینی برای پذیرایی
فروشیهای درگذشتگان برگزار میشود و بهنظر میرسد خانهتکانی پیش از نوروز بازماندهی
همین رسم باستانی باشد.
برگرفته از:
. -1 هنیلز،جان.شناخت اساطیر ایران. ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی.تهران: 1377
. -2 بهرامی، عسگر.جشنهای ایرانیان. تهران:دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1383
نظرات 1 + ارسال نظر
امید فیکس پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ق.ظ http://www.roozbax.com

سلام دوست عزیز ، خوب هستید؟ اتفاقی به وب
شما برخوردم ، واقعا زیبا هستش
مطالبتون خوب و تاثیر گزار هستش
حال شما به سایت ما بیایید و نظر خودتونو بگید

تبادل بنر ==> http://www.roozbax.com/cat-18.aspx
<امکانات سایت روزبکس>
1 : گالری عکس
2 : جوک
3 : اس ام اس
4 : دانلود آهنگ
** امکانات وب نویسی **
1 : آموزش وب نویسی
2 : کد آهنگ برای وبلاگ
3 : تصویر زیبا سازی برای وبلاگ
4 : قالب بلاگفا
و با امکانات دیگر ...................

>>> ما تبادل بنر هم میکنیم با هر آماری
که هستید فقط با این تفاوت که اگه
آمارتون کم بود شما لینک ما هم
به اضافه بنر تو وبتون قرار میدهید ولی
ما فقط بنر شمارو میزاریم
چون ما متاسفانه تبادل لینک نمیکنیم ، پس اگر
آمار شما روزانه کمتر از
500 باشد شما لینک ما هم قرار میدید
با اسم *بزرگترین سایت تفریحی* و بنر ما هم
تو سایت قسمت تبادل بنر هست
ما هم بنرتونو قرار میدیم ، برای خود شما هم افزایش آمار
رو در بر داره ، مرسی ، بهم حتما سر بزن ، بای

آدرسی که درمورد تبادل بنر بیشتر توضیح دادم

http://www.roozbax.com/cat-18.aspx

کامنت دادن (نظر) : www.roozboys.mihanblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد